خلاصه داستان: باصدای آهسته الو...سلام قربان...خوبین... آقامنو دزدیدن... بله... نمی شناسمشون...نه خیر سرکاری چیه...من چه می دونم چرا گوشیمو نگرفته... 38 سال، سنمو چرامی پرسین؟...نمی دونم کجا... شما باید پیدام کنین...آقا من گوشی ام آیفونه... ردیاب دارد...نمی شه پیدام کرد؟...آقا اومد...من قطع می کنم ...